اینجوری نیس؟؟؟
دقت کردین
دقیقا همون موقع که فکر میکنین دیگه ازین بدتر نمیشه
یه اتفاقی میفته که میبینین نه واقعا میشه
اینجوری نیس؟؟؟
:))))
عنوان | پاسخ | بازديد | توسط |
»ايران در گام اول مغلوب روسيه شد | 0 | 292 | kamyr |
»افزایش ترافیک سایت کاملا رایگان !!!!!!! | 0 | 315 | kamyr |
»HTC One با صفحه نمایش ۵ اینچی یا بزرگتر بزودی عرضه می شود | 0 | 270 | kamyr |
کاميار حق شناس
مدير کل سايت
دقت کردین
دقیقا همون موقع که فکر میکنین دیگه ازین بدتر نمیشه
یه اتفاقی میفته که میبینین نه واقعا میشه
اینجوری نیس؟؟؟
:))))
من : مامان قبض اب 100 تومن امده
مامانم : اخرش تو با این اینترنت ما رو به خاک سیا می شونی
من : به پیر به پیغمبر اینا ربطی به هم نداره
مامانم : خفه شو فکر کردی من سر در نمیارم
شرکت مخابرات :|
معاون سازمان سنجش :|
بقالی سر کوچه :|
عاقا داشتم میرفتم از نونوایی نون بخرم دیدم یه دختر و پسر تقریبا 5 6 ساله دارن تو کوچه با هم صحبت میکنن یه لحظه شنیدم دختره میگه من هردوتاشو میخوام حس فضولیم گل کرد گوشامو تیز کردم چیزی که شنیدم این بود
دختر:من هردتاشو میخوام
پسر:باشه هم عقد میگیریم هم عروسی
اول عقد میگیرم دو روز بعدش عروسی نه 5 روز نه یه هفته بعدش خوبه دیگه
دختر:اره خوبه
ینی من همسن اینا بودم میدونی به چی فکر میکردم؟؟اصن فکر نمیکردم لامصب اون موقع فکر نداشتم
ما بچه بودیم روغن میریختیم روی کتاب داستان تا روغنی بشه و به تعداد کتاب های روغنی مون اضافه بشه.
ولی بچه الان لیلی و مجنون رو با تبلتش میخونه .
مگه مادووشواری داریم؟؟
ما بچه بودیم روغن میریختیم روی کتاب داستان تا روغنی بشه و به تعداد کتاب های روغنی مون اضافه بشه.
ولی بچه الان لیلی و مجنون رو با تبلتش میخونه .
مگه مادووشواری داریم؟؟
پسر عموم خیلی وقته فوتبال بازی میکنه . از قضا دقیقا روبروی خونه ما یه زمین تمرینه که این پسر عموی مورد تایید بابام یه روز در میون میومد جلو خونه ما با تیمش تمرین میکرد
حالا هر کی میومد خونه ما بابام فوری شروع میکرد از تعریف و تمجید از این پسر عموی گل بنده که نگا کن ای احسان(همون پسر عموم)این پسر من
اون فوتبالیست این ...(سانسور شده)
بعد منم تصمیم گرفتم برم تو یکی از باشگاهها.بعد مجبور بودم واسه تمرین هر جلسه یه جا باشم.یه روز استادیوم یه روز زمین جلو خونمون یه روز سالن و ...
حالا بابام صدام میکنه ولگرد!
موندم چجوری مثل پسر عموم قابل تایید پدرم بشم! اصن یه وضعیتیه
یادمه سر کلاس ریاضی معلم یه جک گفت کلاس رفت رو هوا من داشتم رو مسئله ریاضی فک میکردم. بعد یه دقیقه که کلاس ساکت بود با صدای بلند زدم زیر خنده.همه برگشتن منو نگا میکردن. معلم برگشت بهم گفت خوب میشی.کصافط همه بهم خندیدن
پسر عموم خیلی وقته فوتبال بازی میکنه . از قضا دقیقا روبروی خونه ما یه زمین تمرینه که این پسر عموی مورد تایید بابام یه روز در میون میومد جلو خونه ما با تیمش تمرین میکرد
حالا هر کی میومد خونه ما بابام فوری شروع میکرد از تعریف و تمجید از این پسر عموی گل بنده که نگا کن ای احسان(همون پسر عموم)این پسر من
اون فوتبالیست این ...(سانسور شده)
بعد منم تصمیم گرفتم برم تو یکی از باشگاهها.بعد مجبور بودم واسه تمرین هر جلسه یه جا باشم.یه روز استادیوم یه روز زمین جلو خونمون یه روز سالن و ...
حالا بابام صدام میکنه ولگرد!
موندم چجوری مثل پسر عموم قابل تایید پدرم بشم! اصن یه وضعیتیه
خاستم برم سر جلسه امتحان نهایی مدیره گفت کارتت ببینم.گفتم کارت ورود به جلسه؟گفت پ ن پ کارت دامپزشکی
جون من برید اهنگ تتلو (خونه خوبه) رو دانلود کنید .بگوشید و بعدش احساستونو در قالب نظر بهم بگید...
.
.
خوب
.
.
الان حالتون:
1.
2.
3.
4.
5.
شمام مث من دوس داشتین پاتون رو بذارین رزی جاهایی که تازه سیمان شده یا من فقت سادیسم دارم
لامصب خیلی باکلاسه به ادم حس فسیل بودن دس میده وقتی بعد از سال ها می بینی هنوز جاش هست ......
شمام مث من دوس داشتین پاتون رو بذارین رزی جاهایی که تازه سیمان شده یا من فقت سادیسم دارم
لامصب خیلی باکلاسه به ادم حس فسیل بودن دس میده وقتی بعد از سال ها می بینی هنوز جاش هست ......